چرا برنامه ریزی را دوست نداریم؟
علاقه به یک فعالیت و دوست داشتن آن فعالیت میتواند نقش مهمی در اثربخشی نهایی آن داشته باشد. چون این علاقه داشتن و رابطه عاطفی خوب با یک موضوع، نحوهی رفتار و تعامل ما را با آن موضوع تغییر میدهد.
کسی که کتاب خواندن را دوست دارد، به شکل متفاوتی کتاب میخواند. کسی که عاشق مسافرت است، به شکل متفاوتی به مسافرت میرود و رویدادها و اتفاقات مسافرت را هم به شکل دیگری، تجربه میکند.
کسی که عاشق مدیریت (و نه ریاست) است، چیزهای زیادی را میبیند و میفهمد و میآموزد که فرد دیگری در همان موقعیت، ممکن است آن را تجربه نکند.
این مسئله در مورد برنامه ریزی هم، مصداق دارد.
بنابراین وقتی از نقش برنامه ریزی در زندگی صحبت میکنیم و از سوی دیگر، در مورد اهمیت دوست داشتن برنامه ریزی و علاقه به برنامه ریزی حرف میزنیم، منطقی است که قبل از مطرح کردن تکنیکهای برنامه ریزی و یا تاکید بر نقش مهم برنامه ریزی در رشد و موفقیت، به این سوال مهم پاسخ بدهیم که:
چرا بسیاری از ما برنامه ریزی را دوست نداریم؟ چرا رابطه ما با برنامه ریزی خوب نیست؟
آیا شما به خاطر بینظمی، زمان زیادی را در طول روز هدر میدهید؟ شاید ۵ دقیقه به دنبال یک پروندهی گمشده بگردید، ۵ دقیقهی دیگر به دنبال ایمیلی که حاوی جزئیات یک جلسهی مهم است و شاید ۱۰ دقیقه هم به دنبال فهرست انجام کارهای امروز بگردید که لای یک خروار کاغذ روی میزتان گم شده است. بدون اینکه متوجه باشید، یک ساعت در روز به دنبال چیزهایی میگردید که گم کردهاید و این فقط کار یک روز شماست! تصور کنید هر هفته، هر ماه و هر سال چقدر زمانتان را به هدر میدهید!
بسیاری از مردم با بینظمی، دستوپنجه نرم میکنند. درحالیکه بعضی از افراد فکر میکنند با وجود بینظمی هم میتوانند به کارشان برسند، اما این بینظمی در آخر، هزینهی بالایی را برایشان در پی خواهد داشت. بینظمی میتواند ما را از ارتقای شغلی که همیشه به دنبال آن بودیم، دور کند. بینظمی مانع خلاقیت ما میشود، استرس را به زندگی ما اضافه میکند و جلوی بهره وری و مؤثر بودن ما را میگیرد.
در این مقاله، به برخی از استراتژیهای منظم شدن خواهیم پرداخت تا بتوانیم زندگی و کارمان را با وجود نظم، طوری ادامه بدهیم که از تواناییهایمان نهایت استفاده را ببریم.
حتما بخوانید : انضباط شخصی برایان تریسی با 9 گام کلیدی
چون اکثر آدمها هدف درستی رو انتخاب نمیکنن و یا اصلا هدفگذاری رو بلد نیستن . این کوتاه ترین و بهترین جوابیه که میشه به این سوال داد.یه قسمت دیگه این جواب برمیگرده به فاز اجرایی هدف گذاری. یعنی بلدیم هدف بزاریم اتفاقا هدف خوبی هم انتخاب کردیم اما راه رسیدن به اون رو خوب بلد نیستیم ؛ همین باعث میشه که به هدفمون نرسیم.
با معرفی یک شیوه هدف گذاری نوین و جالب شروع میکنیم . هدف گذاری هم مانند هرکار دیگه ای اصول و شیوه خودش رو داره و باید برای داشتن یک هدف درست آموزش های اونو ببینیم.
هدف گذاری اسمارت برای اینکه نپرسید چرا به هدفم نمیرسم
این شیوه هدف گذاری تقریبا شیوه شناخته شده ای هست .به فارسی بهش گفته میشه مدل هدف گذاری هوشمندانه.در این نوع هدفگذاری SMART هر کدوم از کلمات مخفف یک کلمه هستن که معنای خاص خودشون رو دارن .
برقراری تعادل میان وظایف و کارهای گوناگون در زندگی آسان نیست. کار، درس، خردهکاریهای هر روزهی زندگی؛ درحالیکه باید هوای دوستان و خانواده را هم داشته باشید! به همهی اینها زمانی را که نیاز دارید به خودتان برسید هم اضافه کنید. در چنین معرکهای بیشک برنامه ریزی روزانه به شما کمک میکند. با برنامه ریزی، مدیریت و کنترل کارها آسانتر میشود، میتوانید میان اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تعادل برقرار و کارها را بر اساس اهمیتی که برایتان دارند اولویتبندی کنید. با ما همراه باشید تا ببینید چطور میتوانید یک برنامه روزانه کارآمد داشته باشید.
پیش از تهیهی یک برنامه روزانه بهینه باید از کارهایی که طی روز انجام میدهید و نحوهی تنظیم آنها آگاه باشید. مثلا اگر باید به دانشگاه یا سر کار بروید، پس این موارد و زمان مربوط به آنها در اختیار شما نیست اما در وقتهای آزادتان خیلی راحت امکان تغییر و تصمیمگیری دارید.
چند روزی را به بررسی کارهایی که میکنید و اینکه زمان را چطور سپری میکنید، اختصاص بدهید. همهی کارهایی را که انجام میدهید دقیق یادداشت کنید. به ویژه به زمانهای آزادتان و کارهایی که در این اوقات انجام میدهید، توجه کنید. آیا این زمانها را به بازی کردن میگذرانید یا تمیز کردن خانه؟ فهرستی از همهی فعالیتهایتان و مدت زمان انجام هر یک تهیه کنید.
ما بخش عمدهای از روز را صرف رفتن از جایی به جای دیگر میکنیم. این رفتوآمدها برای ما ضروری است. زمان لازم برای این آمدوشدها را محاسبه کنید و در برنامه خود زمان کافی به آنها اختصاص دهید. بهتر است برنامه تان را بر اساس این زمانها بهبود دهید.
در حین برنامه ریزی به ترتیب انجام کارها توجه کنید. بهتر است کارهای مهم را که نیاز به تمرکز بیشتری دارند در زمانهایی انجام دهید که بیشترین بهرهوری را دارید. بیشتر افراد صبحها بهتر کار میکنند و بعدازظهرها را به پاسخگویی به تماسهای تلفنی و ایمیلهای دریافتی اختصاص میدهند.
انجام کارها بر اساس برنامه ریزی روزانه به ما نشان میدهد زندگیمان چقدر تحت تأثیر عادتهایمان است. گاهی برخی عادتهای بد مانع رسیدن شما به اهدافتان میشوند، در مقابل برخی عادتها سودمند و یاریرسان هستند. هنگام برنامه ریزی روزانه تان، عادتهای سودمند و آسیبرسان را شناسایی کنید.
مثلا ممکن است عادت داشته باشید وقت زیادی را صرف انجام کار مورد علاقهتان کنید تا جای که برای کارهای دیگر از جمله اهداف بلندمدتتان نیرویی نداشته باشید، یا چنان غرق در کارتان و تأمین خواستههای دیگران میشوید که زمانی برای استراحت و رسیدگی به خودتان ندارید. هر دوی اینها به یک اندازه آسیبرسان هستند. پس مهم است که بدانید عادتهایتان چطور بر زندگی شما تأثیر میگذارند.
پس از شناسایی عادتهای آسیبرسان، سعی کنید با یافتن روشهای جایگزین از زمانتان بهتر استفاده کنید. این روشها ممکن است به سادگی محدود کردن زمانی باشد که صرف برخی کارها مثل بازیهای ویدیویی، ساز زدن و… میکنید. بهتر است این کارها را به بعد از انجام کارهای ضروری موکول کنید. شاید هم لازم باشد کمی تمرین کنید و نه گفتن به دیگران را یاد بگیرید!
همانطور که تکنولوژی درحال پیشرفت است و دستیابی به اطلاعات کار سادهتری شده، تعریف موفقیت هم با چالشهای تازهای روبهرو شده است. بسیاری از مردم در دور باطلی از رقابت برای دستیابی به نیازهای اولیه گیر کردهاند و در همین حال تلاش میکنند فرمول واقعی موفقیت را به دست آورند. با جستوجویی ساده در اینترنت برای پیداکردن نکاتی کاربردی، با ابزارها، روشها و نظریههایی روبهرو میشوید که بیشتر موجب پریشانیتان خواهند شد. با هر کلیک مطالب زیادی خواهید دید که برای رسیدن به موفقیتهای یکشبه پیشنهادهایی ارائه میدهند. کلاسهای آموزشی، ویدئوها، مقالهها و کتابهایی نیز درباره چگونگی رسیدن به موفقیتهای مالی در دسترس شما خواهند بود؛ اما اگر بگوییم رسیدن به این موفقیت آنطور نیست که عدهای آن را پیچیده جلوه میدهند، چه واکنشی خواهید داشت؟ در ادامه ۹ عادت موفقیتآمیز برای میلیاردر شدن را به شما معرفی میکنیم.
مطالعه روزانه برای بیشتر میلیاردرها یکی از عادتهایی است که به آن پایبندند؛ مثلا اگر شما کارآفرین باشید، برای تبدیل شدن به رهبری کارآمد و تولیدکننده باید مطالعه کنید. این کار به شما کمک میکند اکثر مواقع بدون نیاز به ثبتنام در کلاسهای مربوط به رشته بیزینس، نکات جدیدی یاد بگیرید و رشد کنید.
یک تحقیق مشخص کرد حدود ۸۵ درصد از میلیاردرهای خودساخته، در هر ماه حداقل دو کتاب مطالعه میکنند. وارن بافت، سرمایهگذار و اقتصاددان آمریکایی، نمونه بارز یکی از این افراد است. او ۸۰ درصد زمان خود را در روز به مطالعهکردن اختصاص میدهد. وارن بافت در اولین روزهای سرمایه گذاری خود، روزانه حدود ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ صفحه مطالعه میکرد.
درحالیکه افراد ثروتمند گاهی تنها برای سرگرمی مطالعه میکنند، روی بهبود خودشان نیز متمرکز هستند. آنها موضوعهایی درباره رهبری، چگونگی انجامدادن کارها، کمک به خود، زندگینامه، تکنیکها و رخدادهای کنونی را برای مطالعه انتخاب میکنند.