شما خوب می دانید برای رسیدن به اهداف خود باید هدف گذاری داشته باشیم آن هم آگاهی به روش های صحیح هدف گذاری تا پس از گذاشتن زمان و انرژی به نتیجه دلخواه خود برسیم.
وقتی اغلب افراد می خواهند به اهداف جدیدی برسند سوال می کنند ” خیلی خوب من هدف خود را انتخاب کردم اکنون باید چگونه به هدفم برسم؟”
سوال بدی نیست اما اولین سوالی نیست که باید به آن پاسخ داده شود . سوالی که باید از خود بپرسیم این است :” باید به چه کسی تبدیل شوم ” احتمالا افرادی را می شناسید که به نظر می رسد همه کارها را به درستی انجاممی دهند ،اما هیچ وقت به نتیجه ای که میخواهند نمی رسند . چرا ؟یکی از چیزهایی این بود : ” اگر بیشتر بخواهید ، باید بیشتر شوید موفقیت چیزی نیست که بخواهید آن را دنبال کنید.چیزی که شما دنبال می کنید از دست شما فرار می کند;
این می تواند شبیه گرفتن پروانه ها باشد.موفقیت توسط شخصی که شما به آن تبدیل شده اید جذب می شود”
حتما بخوانید : چرا به هدفم نمیرسم
هدر رفتن زمان و مدیریت آن یکی از مهمترین ویژگیهای افراد موفق است و برای اینکه در هر کاری به نتیجه دلخواهمان برسیم باید این ویژگی را در خودمان تقویت کنیم. ثروتمندان دنیا معتقدند که زمان، اولین و بزرگترین سرمایه آنهاست و تلاش میکنند تا بهترین استفاده را از هر ثانیه خود داشته باشند. اما آیا ما هم همینقدر روی هدر رفتن زمانمان حساسیم؟ گاهی کارهایی میکنیم که بدون اینکه متوجه باشیم این طلای گرانبها را ازدست میدهیم.
برای خواندن عامل های هدر رفتن زمان کلیک کنید.
برخی افراد فکر میکنند که برنامهریزی کار افراد غیرحرفهای است و خودشان بدون برنامهریزی آزادی عمل بیشتری دارند و بهتر رفتار میکنند. در حالی که این طرز فکر کاملا اشتباه است.
بسیاری از افراد صبح که از خواب بیدار می شوند نمی دانند که باید چه کنند و به همین خاطر ناخودآگاه همان عادت های قدیمی را تکرار می کنند و بعد می گویند چرا زندگی ام تکراری شده است؟ چرا وقت نمی کنم کارهایم را انجام دهم؟ چرا همیشه عقب هستم؟ اگر ما آخر شب حتی 5 دقیقه فکر کنیم که مهم ترین کاری که فردا باید انجام دهیم چیست و برای آن یک برنامه ریزی مختصر داشته باشیم آنگاه دچار سردرگمی و اتلاف و کمبود وقت نمی شویم و فردا یک راست سراغ برنامه ریزی و انجام کارها می رویم.
بدون برنامهریزی و داشتن لیست کارهایی که باید انجام دهیم، بخش زیادی از آنها را فراموش میکنیم. همچنین برنامهریزی به ما کمک میکند تا کارها را اولویتبندی کنیم و زودتر آنها را به نتیجه برسانیم و در پایان روز به جای انباشت کارهای انجام نشده، بابت کارهایی که به درستی انجام دادهایم از خودمان احساس رضایت داشته باشیم
چرا برنامه ریزی را دوست نداریم؟
علاقه به یک فعالیت و دوست داشتن آن فعالیت میتواند نقش مهمی در اثربخشی نهایی آن داشته باشد. چون این علاقه داشتن و رابطه عاطفی خوب با یک موضوع، نحوهی رفتار و تعامل ما را با آن موضوع تغییر میدهد.
کسی که کتاب خواندن را دوست دارد، به شکل متفاوتی کتاب میخواند. کسی که عاشق مسافرت است، به شکل متفاوتی به مسافرت میرود و رویدادها و اتفاقات مسافرت را هم به شکل دیگری، تجربه میکند.
کسی که عاشق مدیریت (و نه ریاست) است، چیزهای زیادی را میبیند و میفهمد و میآموزد که فرد دیگری در همان موقعیت، ممکن است آن را تجربه نکند.
این مسئله در مورد برنامه ریزی هم، مصداق دارد.
بنابراین وقتی از نقش برنامه ریزی در زندگی صحبت میکنیم و از سوی دیگر، در مورد اهمیت دوست داشتن برنامه ریزی و علاقه به برنامه ریزی حرف میزنیم، منطقی است که قبل از مطرح کردن تکنیکهای برنامه ریزی و یا تاکید بر نقش مهم برنامه ریزی در رشد و موفقیت، به این سوال مهم پاسخ بدهیم که:
چرا بسیاری از ما برنامه ریزی را دوست نداریم؟ چرا رابطه ما با برنامه ریزی خوب نیست؟
چون اکثر آدمها هدف درستی رو انتخاب نمیکنن و یا اصلا هدفگذاری رو بلد نیستن . این کوتاه ترین و بهترین جوابیه که میشه به این سوال داد.یه قسمت دیگه این جواب برمیگرده به فاز اجرایی هدف گذاری. یعنی بلدیم هدف بزاریم اتفاقا هدف خوبی هم انتخاب کردیم اما راه رسیدن به اون رو خوب بلد نیستیم ؛ همین باعث میشه که به هدفمون نرسیم.
با معرفی یک شیوه هدف گذاری نوین و جالب شروع میکنیم . هدف گذاری هم مانند هرکار دیگه ای اصول و شیوه خودش رو داره و باید برای داشتن یک هدف درست آموزش های اونو ببینیم.
هدف گذاری اسمارت برای اینکه نپرسید چرا به هدفم نمیرسم
این شیوه هدف گذاری تقریبا شیوه شناخته شده ای هست .به فارسی بهش گفته میشه مدل هدف گذاری هوشمندانه.در این نوع هدفگذاری SMART هر کدوم از کلمات مخفف یک کلمه هستن که معنای خاص خودشون رو دارن .