یکی از بهترین کتاب های برایان تریسی نویسنده قهار و دانشمند بسیار موفق در زمینه علم غلبه بر نیروی درونی انسان، موفقیت، برنامه ریزی زمان، پیشرفت در کسب وکار، تعیین اهداف روزانه، انضباط شخصی، سرمایه گذاری، مدیریت اشتغال، کسب ثروت، سلامت بدن، استقلال مالی و روش های نوین رشد به نام ” انضباط شخصی ” بصورت مختصر به شما معرفی نمایم.
همانطور که می دونید افراد زیادی از سالیان پیش تا به حال بوده اند و در حال حاضر هم افراد بیشتری هستند که در زمینه کسب علم و روش های نوین برنامه ریزی (روزمره،سالانه ) و انضباط شخصی تحقیقات و بررسی های زیادی انجام داده اند و اکنون متدهای گوناگونی برای موفقیت را ارایه نموده اند.
انضباط شخصی چیست Personal discipline؟
انضباط شخصی در کل به معنی این هست، که شما بتوانید احساسات و عواطف درونی خود را کنترل نمایید و بتوانید بر تمام ضعف ها و نواقص خودتون غلبه کنید. همینطور که از مفهوم انضباط شخصی استنباط می کنیم یعنی اراده زیاد داشته باشید.
تا همون کاری که به نظرتون درسته انجام بدهید در وحله اول قبل از انجام هر کاری شما در ذهن خودتون اینطور به نحوه انجام آن نگاه می کنید که احتمال شکست و سخت بودن راه باعث انجام ندادن آن می شودکه شما را دچار ترس و فرار از شروع می نماید و ممکن است آن را تعویق بیاندازید و این را همیشه یادتون باشه که باید خود را برای انجام دادن آماده کنیم
برایان تریسی در کتاب انضباط شخصی خود این گونه نوشته انتشاراتی با او تماس گرفته اند که از او خواستن که کتابی در همین مورد بنویسد ودرحال حاضر برای همچنین کتابی با موضوع انضباط شخصی و کنترل احساسات و عواطف بازار قابل توجهی در جهان وجود دارد یکی دیگر از دلایلی که برایان تریسی این کتاب را نوشته این هست که کتاب دیگری در این موضوع قبلأ نوشته نشده و به چاپ نرسیده بوده است.
این سوال، سؤالی است که هر کسی که میخواهد برنامهای بنویسید حتماً از خودش خواهد پرسید؛ اصلاً یکی از دلایلی که شما را به این مقاله کشانده است همین سؤال بوده است. به جرأت میتوانم به شما بگوییم که اگر به راهکارهای که در این مقاله گفته شده است عمل کنید، میتوانید برنامه ریزی مناسبی داشته باشید و در نهایت هم موفقیت را از همیشه به خودتان نزدیک تر از همیشه ببینید.
تا حالا چند بار شده است که در طول روز کلی کار داشتید ولی به انجام هیچ کدامشان نرسیدید؟ یا برعکس، چند بار شده که کارهای زیادی نداشتید، اما بازهم نتوانستید همان کارهای کم و ساده را انجام دهید!؟ چقدر بابت انجام ندادن به موقع کارهای خود و دیگران، مشکلات زیادی برایتان به وجود آمده است؟
همه این مشکلات یک دلیل بیشتر ندارند: عدم برنامه ریزی مناسب. ما در این مقاله قصد داریم بهترین تکنیک های برنامه ریزی مناسب و درست را به شما آموزش دهیم تا به خوبی بتوانید کارهای خود را مدیریت کنید و اتفاقات خوبی را برای خودتان رقم بزنید.
یکی از مهم ترین برنامه ریزی هایی که ما باید انجام دهیم، برنامه ریزی روزانه است. چرا که همین برنامه های کوچک و روزمره زندگی هستند که در نهایت موفقیت های بزرگ ما را شکل می دهند. اگر ما چندین ماه و حتی چندین سال بتوانیم برنامه ریزی روزانه درستی داشته باشیم و خیلی منظم و درست پیش برویم، قطعاً نتیجه بسیار خوبی خواهیم گرفت .
تا حالا به این موضوع دقت کردید که چرا افراد موفق کارهایی که در طول روز انجام میدهند از سایر افراد مفیدتر است؟ آن ها هم مثل ما در هر روزشان 24 ساعت وجود دارد. ولی با این حال تعداد کارهای انجام شده در طول روزشان بیشتر از ماست!
دلیلش مشخص است. چون آنها مدیریت زمان و برنامه ریزی را به خوبی بلدند و با این دو مهارت، توانستند از زمانشان بهترین استفاده را ببرند.
یک بار دیگر به جملات و دردسرهایی که در مقدمه گفته شد دقت کنید. فکر میکنم از بین رفتن همین مشکلات به اضافه کلی مشکل دیگر برای پی بردن به اهمیت بالا و اهداف برنامه ریزی کافی باشد. اما بازهم به برخی ازاهداف آن اشاره میکنیم.
منظم شدن
انجام دادن تمام کارها
افزایش قدرت اراده و سرسختی
غلبه بر تنبلی
و کلی فایده دیگر که حتی نام بردنشان هم از حوصله متن خارج است…
مدیریت زمان، مهارتی است که به شما کمک میکند از وقتتان حداکثر بهره را ببرید، اما کار آسانی نیست و موانع خاص خودش را دارد. در این مطلب، شما خواهید دید که موانع مدیریت زمان چیست.
چه موانع متداولی بر سر راه دستیابی افراد به هدفشان وجود دارد و برای عبور از این موانع، چه کارهایی میتوان کرد؟ اینها ۱۰ چالش مهمی هستند که مردم در بهانجامرساندن کارهایشان با آنها روبهرو هستند (بهترتیب معکوس):
این احساس معمولا به یکی از این دو علت بهوجود میآید:
اولین علت موانع مدیریت زمان، آن است که مردم با فرض اینکه هرچه بیشتر کار کنند بهتر است، فکر میکنند باید همهی کارها را با هم انجام دهند. بهترین راه برای حل این مشکل، تمرکز روی انجامدادن فقط چند کار مشخص است. کارها را اولویتبندی کنید و یاد بگیرید به هرچیزی که در لیستتان قرار ندارد، نه بگویید
علت دومی که مردم احساس دستپاچگی میکنند، این است که یکباره همهی کارهایی را که باید انجام دهند، از نظر میگذرانند و فکر میکنند همهی کارها را باید همین حالا انجام دهند. برای بهحداقلرساندن این احساس، سعی کنید تمام کارهایی را که میتوانید فردا انجام دهید، یادداشت کنید. آن لیست را در جایی مطمئن بگذارید و تا فردا درمورد هیچکدام از کارهای آن لیست فکر نکنید.
هنگامی که در حالت انفعالی گیر میکنید، پیشرفت در امور مهم برایتان دشوار میشود. هر روز، زمانی را به کارکردن روی پروژههایی اختصاص دهید که بیشترین اهمیت را برایتان دارند. عادت کنید که مشکلات را زودتر از موعد مقرر حل کنید، یعنی قبل از آنکه به بحران تبدیل شوند
آغازکردن پروژهها و بهاتمامنرساندن آنها یعنی اتلاف وقت واقعی. علاوهبراین، تقریبا همه، تمام کارهای خود را برای فرد دیگری مثل مافوق، رئیس و… انجام میدهند. بااینحساب، نهتنها لازم است کاری را که شروع میکنید، به پایان برسانید، بلکه باید آن را طوری به آن شخص تحویل دهید که ارزش کار شما را درک کند. بهیاد داشته باشید بخشی از بهپایانرساندن کار، ارائهی درست آن است.
حتما بخوانید : مدیریت زمان چیست؟
در این مقاله می خواهیم در مورد کتاب هفت عادت مردمان مؤثر اثر استفاون کاوی صحبت کنیم .واقعیتش اینه که موضوع بحث ما هفت عادت مردمان مؤثر نیست و ما میخواهیم در خصوص عادات مردمان غیر مؤثر صحبت کنیم .اما من فقط میخواهم به صورت تیتروار این هفت عادت رو بگم و ببینیم چند مورد رو در طول زندگی انجام میدهیم؟
یعنی مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم
عادت دوم مثبت چشم انداز داشته باشیم :
عادت دوم ما را تمرین می دهد تا پیش بینی کنیم که آینده موضوع مورد نظرمان چگونه خواهد بود و یادآور این ضرب المثل قدیمی است که اگر نمی دانید کجا می خواهید بروید، همه راه ها شما را به مقصد می رساند. شروع ذهنی از پایان می گوید که آنچه می خواهید بدان برسید را تجسم کنید.
آینده تا به امروز ما را به مقصد راهنمایی می کند، چیزی که با کمک نتیجه نهایی ایده ال به آن معنا می بخشیم با تمام مزایا و ویژگی ها، مثبت و بدون هرگونه عیب یا ضرری همان چیزی است که استفان کاوی در تشریح عادت دوم در کتاب خود بیان داشته است. ذهنا از پایان آغاز کنید یعنی به روشنی مقصدتان را بدانید. تا بدانید که می خواهید به کجا برسید.
ولی برای اقدام کردن حتماً اولویت بندی داشته باشید.
عادت چهارم: برنده – برنده اندیشیدن
از منظر یک عادت فردی مرتبط با دیگران،
مردمان موثر، تفکر برنده – برنده دارند؛ همان طور که این تئوری به ما کمک می کند تا به وسیله روش های نظام یافته به راه حل برنده – برنده دست یابیم. دو چیزی که بسیار به یکدیگر نزدیک و متصل هستند.
عادت 5: اول فهمیدن و سپس فهماندن
اول در پی فهمیدن باشید، سپس سعی کنید بفهمانید. این کار به نظر ساده می نماید اما در عمل دشوار است.
عادت پنجم می گوید که پیش از توجه به دیدگاه خودمان، به موضوع از دید دیگران نیز بنگریم.
در کتاب استفان کاوی، عادت ششم به کارگیری توام پنج عادت پیشین است. بنابراین، این عادت به تنهایی شامل تمام اجزای آنها نیز می شود.
عادت ششم مردمان موثر :
همیشه در پی همافزایی باشیم نقاط قوت و ضعف خودمان را بشناسیم و اونهارو تقویت کنیم .
عادت هفتم مردمان موثر :
اره ی خودمان را تیز کنیم و مدام در حال نوسازی و به سازی خودمون باشیم.
این ها هفت عادت مردمان موثر بود که از دیدگاه آقای استفان کاوی جزء عادات مردمان مؤثره ولی ما تصمیم داریم هفت عادت مردمان غیر مؤثر رو بررسی کنیم چرا؟
چون آنچه که ما در زندگیمان به دست میاوریم حاصل عادات کوچکی هست که به صورت روزانه داریم آنها را تکرار میکنیم.
پیشنهاد می شود بهترین کتاب های موفقیت را بخوانید.
عادت اول گم شدن :
خیلی اوقات ما در زندگی هامون گم میشویم و دقیقا نمیدونیم داریم کجا میرویم و یا این که کجا باید بریم؟ و خیلی اوقات در بسیاری از زندگی های ما این جور اتفاقات خیلی برامون پیش اومده و درگیر یه سری کارهای روتین روزمره میشویم و اصلا نمیدونیم کجا باید بریم و کجا هستیم.
حتی الان من یه مثل خیلی ساده بخوام براتون بزنم در نظر بگیرید یک نفر میاد زیر پست من یه کامنتی رو مینویسه که در اون صحبتش بر اینه اصلا چرا داری این صحبت هارو میکنی و یک فیدبک منفی رو داره به من میده، از این که من کی هستم و من قراره کی باشم نوع پاسخ دهی من متفاوت میشه.
کتاب هایی که باورتان را دگرگون میکنه، رویاتون رو خیلی قوی میکنه و انگیزهتون رو نسبت کارتون وزندگیتون تغییر میده و بالا میبره. شاید دقیقتر بخواهم بگم همون زمانهایی که من خودم احتیاج داشتم یه نفر بمب انگیزه باشه کنار من، شاید با خوندن همین چهار تا کتاب حالم، فکرم و اصلا انگیزه ی من تغییر کرد و فکر میکنم همین چهار تا کتاب واقعاً برای پیشرفت عالیه و بهترین کتاب های موفقیت بشمار میاد.
کتاب اول جادوی فکر بزرگ:
مربوط به آقای دیوید شواتز هست که این کتاب خیلی نسبت به نحوه ی فکر ما، باورهای ما و اون محدودیت هایی که برای خودمون به وجود میاریم و خیلی اوقات کوچک فکر می کنیم خیلی قشنگ توضیح داده بزرگ فکر کنید تا بزرگ زندگی کنید. در شادمانی، بزرگ زندگی خواهید کرد. در پیشرفت، بزرگ زندگی خواهید کرد. بزرگ در درآمد، بزرگ در میان دوستان و بزرگ در احترام به سر خواهید برد.
کتاب دوم زندانیان باور :
دومین مورد از بهترین کتاب های موفقیت اثر ماتیو مکی بیان می کند که شما میتوانید از بهشت یک جهنم برای خودتان بسازید و از جهنم یک بهشت و فقط و فقط به باور خودمان در زندگی مربوط میشه .حافظ میگه :
تو خود حجاب خودی حافظ از میان بردار.
واقعیت اینه که باورهای خود ما هستند که جلوی پیشرفتمون و بهبود زندگیمون رو میگیره.باورهای هر انسان زندگی او را شکل میدهند، بر تصمیماتش اثر میگذارند و مسیرش را در زندگی مشخص میکنند. انسان بر اساس باورهای خود از بعضی مسیرها فاصله میگیرد و بعضی تجربهها را رد میکند یا میپذیرد.
باورها از کودکی همراه او رشد میکنند و درون او ریشه میدوانند و آیندهاش را میسازند. اما این باورها از کجا آمدهاند؟ آیا همهی آنها درستند یا نیاز به بازبینی دارند؟ با باورهای غلط چه باید کرد؟ چگونه باید باورهای جدیدی در خودمان ایجاد کنیم؟
اگر میخواهید در چالش با باورهایتان همراه خوبی داشته باشید کتاب زندانیان باور اثر پاتریک فانینگ و ماتیو مک کی پیشنهاد بسیار خوبی است.
کتاب سوم اسرار ذهن ثروتمند :
موفقیت چیزی نیست که تنها با تلاش زیاد و بیوقفه به دست بیاید. در حقیقت موفقیت اصلی از ذهن ما ریشه میگیرد و در دنیای بیرونی ما انعکاس پیدا میکند. این موضوع برای ثروتمند شدن هم صدق میکند.
مهم نیست که در حال حاضر از نظر مالی چه جایگاهی دارید. کتاب اسرار ذهن ثروتمند نوشتهی تی هارو اکر به ما میاموزد که چطور میتوان از صفر شروع کرد و با خود واقعیمان روبهرو شویم.کتاب اسرار ذهن ثروتمند یکی از معروفترین کتابهای جهان در حوزه ثروت و موفقیت است که به خواننده میگوید که باید ذهنیتهای اشتباه دربارهی پولدار شدن را کنار گذاشت و با ذهنیتی تازه به استقبال پیشرفتها رفت.
کتاب چهارم اگر اول نشی آخر میشی
کتاب اگر اول نباشی آخر میشوی ، به شما نشان خواهد داد چگونه می توانید موفق شوید و چگونه آن جایگاه قدرتمند اول را به دست آورید . با خواندن این کتاب یاد میگیرید برای پیشرفت خود، شرکت و ایده های تان (و همیشه اول شدن) دقیقا چه کارهایی باید انجام دهید. کتاب اگر اول نباشی آخر میشوی نوشته گرنت کاردون ترجمه عنوان اصلی کتاب If you’rs not first, you’rs last می باشد که نخستین بار در سال 2010 منتشر شد.