ساموئل اسمایلز در کتاب اعتماد به نفس از قانون 15 دقیقه صحبت میکند.
در واقع یکی از مهمترین کارهایی که برای رسیدن به موفقیت باید انجام دهید مشخص کردن اولویتهاست چراکه باید حتما بخشی از روزتان را به آنها اختصاص دهید
اولویتها همان برنامهها و کارهایی هستند که قراراست شما را به هدفی که دارید برسانند.از روش زیر برای الویت بندی استفاده کنید :
استفاده از دفترچه یادداشت
مغز ما اشتیاق زیادی به آینده داره. اقداماتی که ما رو به آینده میرسونه برای اون خیلی ارزشمند هست. در نتیجه وقتی داریم برنامه ریزی می کنیم و به انجام کارهایی فکر می کنیم که ما رو به هدفون میرسونه خیلی ذوق و شوق داریم. برای مثال من میدونم که اگر روزی ۵ ساعت بر روی کسب و کارم زمان بگذارم و کارهای x, y, z را انجام دهم سال آینده به درامد مورد نظرم میرسم و این موضوع باعث میشه که کلی برای برنامه ریزی هیجان زده باشم..
نمونه دیگر…
و یا مثال دیگه اینکه وقتی میدونید اگر روزی ۸ ساعت درس بخونید در کنکور در رشته مورد نظرتون پذیرفته میشوید اشتیاق زیادی به برنامه ریزی پیدا می کنید و دوست دارید که هرچه سریع تر به خواسته خود برسید. برای همین به سرعت دست به برنامه ریزی میزنید و اولویت هایتان را مشخص می کنید. سپس تصمیم میگیرید که از فردا به برنامه خود عمل کنید اما فردا میشود و …
برخلاف ارزشمند بودن آینده ، مغز ما از لحظه حال گریزان است. او تمایل دارد بیشتر در آینده باشد و به آینده برسد و بنابراین لحظه حال را از دست میدهد. بنابراین ما با تناقض رو به رو میشویم. با اینکه خیلی اهداف خود را دوست داریم و کلی برای رسیدن به آنها هیجان داریم اما نمی خواهیم که در لحظه حال برای آنها تلاش کنیم و انجام اقداماتی که برای آنها برنامه ریزی کرده ایم خسته کننده به نظر میرسد. در نتیجه مغز مان تصمیم میگرید که حواس ما را پرت کند و ما را مشغول انجام کارهای راحت تری کند
شاید شما هم مثل من این طور فکر می کردید که بازگو کردن اهداف و آرزوهایمان با دیگران باعث افزایش روحیه و انرژی ما شده و شانس رسیدن به آن هدف و آرزو را بیشتر می کند. و با توجه به این باور و طرز تفکر به صورت مستمر در مورد اهدافتان با دیگران گفتگو کرده و آنها را در کم و کیف آن هدف قرار داده اید.
برای خواندن مقاله کامل کلیک کنید
باید به شما و خود این طور بگویم که ما اشتباه فکر می کردیم، طبق تحقیقات جدیدی که انجام شده است آزمایشات نشان می دهد افرادی که در مورد آرزو و اهدافشان به صورت مستمر با دیگران صحبت می کنند و آن را با آنها در میان می گذارند درصد رسیدن به اهدافشان بسیار پایین تر از بقیه افراد می باشد.
برای مشاهده کامل مقاله کلیک کنید.
برنامهریزی کلی و بلند مدت به برنامهریزیهایی در زندگی اشاره دارد که اولا به کلیات زندگی مربوط میشوند نه جزئیات و ثانیا زمانبر و معمولا برنامهریزیهای چند سالهاند مثل برنامهریزیهای مالی یا کاری بلند مدت و یا مثلا برنامهریزی برای اینکه چند سال دیگر بچه دار شوید و….
مسائلی که در این نوع برنامهریزیها لازم است رعایت کنید این است که در ابتدا بیش از حد بلند پروازانه و یا بدبینانه برنامهریزی نکنید. گاهی کمی ریسک کردن در زندگی لازم است. شما میتوانید در برنامهریزی هم کمی ریسک کنید، مثلا اگر در 2 سال آینده درآمد شما قرار است. 20 میلیون تومان باشد، قرار نیست روی 40 میلیون تومان برنامهریزی کنید اما میتوانید روی 25 میلیون برنامه مالی خود را بریزید تا اولا انگیزه بیشتری برای پیشرفت و پسانداز پیدا کنید ثانیا هدفتان آنقدر دست نیافتنی نباشد که ناامید شوید و در وسط راه برنامهریزی را رها کنید.
به عنوان مثال می توانید :
اولین کار این است که در باره ی دید گاه های متفاوت تان به توافق برسید. اگر هم نظر بودید که چه بهتر، اما اگر نبودید، باید با بحث منطقی در نهایت به نتیجه ای برسید که هر دو طرف را راضی کند.
برای مشاهده کامل مقاله کلیک کنید.
● در ماه اهداف مالی خانواده را مشخص کنید
یعنی باید بدانید تا آخر ماه قرار است چقدر خرج و چقدر پس انداز کنید بعد از چند وقت و بعد از رسیدن به یک نقطه ثابت، می توانید برای ۶ ماه و در نهایت یک سال آینده برنامه ریزی کنید.
ممکن است این پس اندازه خیلی ناچیز باشد، اما باید وجود داشته باشد معمولاً ۲۰ تا ۳۰ درصد از درآمد ثابت خانواده می تواند پس انداز شود، مبلغی که بعد از حذف خرج های ثابت از در آمد باید به کنار گذاشتن آن برای روز مبادا فکر کرد.
● برای بدهکاری هایتان برنامه ریزی کنید
این بدهکاری می توان وام قرض، قسط و خیلی چیزهای دیگر باشد، مسئله ای که یکی از شایع ترین دلایل مشکلات مالی بین زوج هاست. بنابراین، بدهکاری ها را دست کم نگیرید و برای پس دادن شان برنامه داشته باشید.
انضباط فردی به اصولی اخلاقی برمیگردد که هرکس برای خود تعیین میکند. شخص میتواند با رعایت یک الگوی رفتاری به اهداف بلندمدت خود برسد. برای مثال برای رسیدن به وزن ایدهآل در بازه سه ماهه نیاز به رعایت برخی قوانین است. در واقع انضباط فردی مجموعهای از رفتارها است که فرد تحت هر شرایطی از آن پیروی میکند تا به هدف خود برسد.
دیسیپلین شخصی، افراد را در زندگی منظمتر میسازد و امیال را کنترل میکند. انضباط فردی نیاز به تقویت اراده و مدیریت رفتارها دارد. طبق تحقیقات همانطور که برای پرورش اندام به ممارست نیاز است، نهادینه کردن دیسیپلین شخصی کوشش زیادی را میطلبد و هرچه این تلاش بیشتر شود رسیدن به هدف آسانتر میشود.
انضباط فردی یعنی تسلط بر خود. اگر میخواهید بر خود تسلط داشته باشید، باید احساسات خود را به خوبی کنترل کنید و بر وسوسهها غلبه کنید. انضباط فردی به شما کمک میکند تا به وسوسههای درونی توجه نداشته باشید، کاری را که فکر میکنید درست است انجام دهید و رویاهای خود را به عمل تبدیل کنید.
این ممارست باید با نظم خاصی انجام شود، تقویت رفتار بدون برنامه منظم فردی، اشخاص را دلزده میکند. مانند فردی که تصمیم به گرفتن رژیم میگیرد اما با ناپرهیزی نه تنها تغییر مثبتی در اندام خود نمیبیند بلکه در خوردن وعدههای غذایی افراط پیدا میکند.
یک پیشنهاد رد نشدنی تکنیک های هدف گذاری
الگوی رفتاری باید بر اساس سطح انرژی تعیین شود تا پس از ناتوانی در انجام آن نارضایتی از زندگی پدیدار نشود. لازم است در این راه همیشه این نکته در نظر گرفته شود که امکان خطا برای هر انسانی وجود دارد. در همه مراحل انضباط فردی باید هدف به طور درخشان دیده شود و فرد نسبت به آن هوشیار باشد. در این مطلب راهکارهایی برای کسب انضباط فردی قرار داده شده است.