همانطور که تکنولوژی درحال پیشرفت است و دستیابی به اطلاعات کار سادهتری شده، تعریف موفقیت هم با چالشهای تازهای روبهرو شده است. بسیاری از مردم در دور باطلی از رقابت برای دستیابی به نیازهای اولیه گیر کردهاند و در همین حال تلاش میکنند فرمول واقعی موفقیت را به دست آورند. با جستوجویی ساده در اینترنت برای پیداکردن نکاتی کاربردی، با ابزارها، روشها و نظریههایی روبهرو میشوید که بیشتر موجب پریشانیتان خواهند شد. با هر کلیک مطالب زیادی خواهید دید که برای رسیدن به موفقیتهای یکشبه پیشنهادهایی ارائه میدهند. کلاسهای آموزشی، ویدئوها، مقالهها و کتابهایی نیز درباره چگونگی رسیدن به موفقیتهای مالی در دسترس شما خواهند بود؛ اما اگر بگوییم رسیدن به این موفقیت آنطور نیست که عدهای آن را پیچیده جلوه میدهند، چه واکنشی خواهید داشت؟ در ادامه ۹ عادت موفقیتآمیز برای میلیاردر شدن را به شما معرفی میکنیم.
مطالعه روزانه برای بیشتر میلیاردرها یکی از عادتهایی است که به آن پایبندند؛ مثلا اگر شما کارآفرین باشید، برای تبدیل شدن به رهبری کارآمد و تولیدکننده باید مطالعه کنید. این کار به شما کمک میکند اکثر مواقع بدون نیاز به ثبتنام در کلاسهای مربوط به رشته بیزینس، نکات جدیدی یاد بگیرید و رشد کنید.
یک تحقیق مشخص کرد حدود ۸۵ درصد از میلیاردرهای خودساخته، در هر ماه حداقل دو کتاب مطالعه میکنند. وارن بافت، سرمایهگذار و اقتصاددان آمریکایی، نمونه بارز یکی از این افراد است. او ۸۰ درصد زمان خود را در روز به مطالعهکردن اختصاص میدهد. وارن بافت در اولین روزهای سرمایه گذاری خود، روزانه حدود ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ صفحه مطالعه میکرد.
درحالیکه افراد ثروتمند گاهی تنها برای سرگرمی مطالعه میکنند، روی بهبود خودشان نیز متمرکز هستند. آنها موضوعهایی درباره رهبری، چگونگی انجامدادن کارها، کمک به خود، زندگینامه، تکنیکها و رخدادهای کنونی را برای مطالعه انتخاب میکنند.
یکی از بهترین کتاب های برایان تریسی نویسنده قهار و دانشمند بسیار موفق در زمینه علم غلبه بر نیروی درونی انسان، موفقیت، برنامه ریزی زمان، پیشرفت در کسب وکار، تعیین اهداف روزانه، انضباط شخصی، سرمایه گذاری، مدیریت اشتغال، کسب ثروت، سلامت بدن، استقلال مالی و روش های نوین رشد به نام ” انضباط شخصی ” بصورت مختصر به شما معرفی نمایم.
همانطور که می دونید افراد زیادی از سالیان پیش تا به حال بوده اند و در حال حاضر هم افراد بیشتری هستند که در زمینه کسب علم و روش های نوین برنامه ریزی (روزمره،سالانه ) و انضباط شخصی تحقیقات و بررسی های زیادی انجام داده اند و اکنون متدهای گوناگونی برای موفقیت را ارایه نموده اند.
انضباط شخصی چیست Personal discipline؟
انضباط شخصی در کل به معنی این هست، که شما بتوانید احساسات و عواطف درونی خود را کنترل نمایید و بتوانید بر تمام ضعف ها و نواقص خودتون غلبه کنید. همینطور که از مفهوم انضباط شخصی استنباط می کنیم یعنی اراده زیاد داشته باشید.
تا همون کاری که به نظرتون درسته انجام بدهید در وحله اول قبل از انجام هر کاری شما در ذهن خودتون اینطور به نحوه انجام آن نگاه می کنید که احتمال شکست و سخت بودن راه باعث انجام ندادن آن می شودکه شما را دچار ترس و فرار از شروع می نماید و ممکن است آن را تعویق بیاندازید و این را همیشه یادتون باشه که باید خود را برای انجام دادن آماده کنیم
برایان تریسی در کتاب انضباط شخصی خود این گونه نوشته انتشاراتی با او تماس گرفته اند که از او خواستن که کتابی در همین مورد بنویسد ودرحال حاضر برای همچنین کتابی با موضوع انضباط شخصی و کنترل احساسات و عواطف بازار قابل توجهی در جهان وجود دارد یکی دیگر از دلایلی که برایان تریسی این کتاب را نوشته این هست که کتاب دیگری در این موضوع قبلأ نوشته نشده و به چاپ نرسیده بوده است.
این سوال، سؤالی است که هر کسی که میخواهد برنامهای بنویسید حتماً از خودش خواهد پرسید؛ اصلاً یکی از دلایلی که شما را به این مقاله کشانده است همین سؤال بوده است. به جرأت میتوانم به شما بگوییم که اگر به راهکارهای که در این مقاله گفته شده است عمل کنید، میتوانید برنامه ریزی مناسبی داشته باشید و در نهایت هم موفقیت را از همیشه به خودتان نزدیک تر از همیشه ببینید.
تا حالا چند بار شده است که در طول روز کلی کار داشتید ولی به انجام هیچ کدامشان نرسیدید؟ یا برعکس، چند بار شده که کارهای زیادی نداشتید، اما بازهم نتوانستید همان کارهای کم و ساده را انجام دهید!؟ چقدر بابت انجام ندادن به موقع کارهای خود و دیگران، مشکلات زیادی برایتان به وجود آمده است؟
همه این مشکلات یک دلیل بیشتر ندارند: عدم برنامه ریزی مناسب. ما در این مقاله قصد داریم بهترین تکنیک های برنامه ریزی مناسب و درست را به شما آموزش دهیم تا به خوبی بتوانید کارهای خود را مدیریت کنید و اتفاقات خوبی را برای خودتان رقم بزنید.
یکی از مهم ترین برنامه ریزی هایی که ما باید انجام دهیم، برنامه ریزی روزانه است. چرا که همین برنامه های کوچک و روزمره زندگی هستند که در نهایت موفقیت های بزرگ ما را شکل می دهند. اگر ما چندین ماه و حتی چندین سال بتوانیم برنامه ریزی روزانه درستی داشته باشیم و خیلی منظم و درست پیش برویم، قطعاً نتیجه بسیار خوبی خواهیم گرفت .
تا حالا به این موضوع دقت کردید که چرا افراد موفق کارهایی که در طول روز انجام میدهند از سایر افراد مفیدتر است؟ آن ها هم مثل ما در هر روزشان 24 ساعت وجود دارد. ولی با این حال تعداد کارهای انجام شده در طول روزشان بیشتر از ماست!
دلیلش مشخص است. چون آنها مدیریت زمان و برنامه ریزی را به خوبی بلدند و با این دو مهارت، توانستند از زمانشان بهترین استفاده را ببرند.
یک بار دیگر به جملات و دردسرهایی که در مقدمه گفته شد دقت کنید. فکر میکنم از بین رفتن همین مشکلات به اضافه کلی مشکل دیگر برای پی بردن به اهمیت بالا و اهداف برنامه ریزی کافی باشد. اما بازهم به برخی ازاهداف آن اشاره میکنیم.
منظم شدن
انجام دادن تمام کارها
افزایش قدرت اراده و سرسختی
غلبه بر تنبلی
و کلی فایده دیگر که حتی نام بردنشان هم از حوصله متن خارج است…
مدیریت زمان، مهارتی است که به شما کمک میکند از وقتتان حداکثر بهره را ببرید، اما کار آسانی نیست و موانع خاص خودش را دارد. در این مطلب، شما خواهید دید که موانع مدیریت زمان چیست.
چه موانع متداولی بر سر راه دستیابی افراد به هدفشان وجود دارد و برای عبور از این موانع، چه کارهایی میتوان کرد؟ اینها ۱۰ چالش مهمی هستند که مردم در بهانجامرساندن کارهایشان با آنها روبهرو هستند (بهترتیب معکوس):
این احساس معمولا به یکی از این دو علت بهوجود میآید:
اولین علت موانع مدیریت زمان، آن است که مردم با فرض اینکه هرچه بیشتر کار کنند بهتر است، فکر میکنند باید همهی کارها را با هم انجام دهند. بهترین راه برای حل این مشکل، تمرکز روی انجامدادن فقط چند کار مشخص است. کارها را اولویتبندی کنید و یاد بگیرید به هرچیزی که در لیستتان قرار ندارد، نه بگویید
علت دومی که مردم احساس دستپاچگی میکنند، این است که یکباره همهی کارهایی را که باید انجام دهند، از نظر میگذرانند و فکر میکنند همهی کارها را باید همین حالا انجام دهند. برای بهحداقلرساندن این احساس، سعی کنید تمام کارهایی را که میتوانید فردا انجام دهید، یادداشت کنید. آن لیست را در جایی مطمئن بگذارید و تا فردا درمورد هیچکدام از کارهای آن لیست فکر نکنید.
هنگامی که در حالت انفعالی گیر میکنید، پیشرفت در امور مهم برایتان دشوار میشود. هر روز، زمانی را به کارکردن روی پروژههایی اختصاص دهید که بیشترین اهمیت را برایتان دارند. عادت کنید که مشکلات را زودتر از موعد مقرر حل کنید، یعنی قبل از آنکه به بحران تبدیل شوند
آغازکردن پروژهها و بهاتمامنرساندن آنها یعنی اتلاف وقت واقعی. علاوهبراین، تقریبا همه، تمام کارهای خود را برای فرد دیگری مثل مافوق، رئیس و… انجام میدهند. بااینحساب، نهتنها لازم است کاری را که شروع میکنید، به پایان برسانید، بلکه باید آن را طوری به آن شخص تحویل دهید که ارزش کار شما را درک کند. بهیاد داشته باشید بخشی از بهپایانرساندن کار، ارائهی درست آن است.
حتما بخوانید : مدیریت زمان چیست؟
در این مقاله می خواهیم در مورد کتاب هفت عادت مردمان مؤثر اثر استفاون کاوی صحبت کنیم .واقعیتش اینه که موضوع بحث ما هفت عادت مردمان مؤثر نیست و ما میخواهیم در خصوص عادات مردمان غیر مؤثر صحبت کنیم .اما من فقط میخواهم به صورت تیتروار این هفت عادت رو بگم و ببینیم چند مورد رو در طول زندگی انجام میدهیم؟
یعنی مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم
عادت دوم مثبت چشم انداز داشته باشیم :
عادت دوم ما را تمرین می دهد تا پیش بینی کنیم که آینده موضوع مورد نظرمان چگونه خواهد بود و یادآور این ضرب المثل قدیمی است که اگر نمی دانید کجا می خواهید بروید، همه راه ها شما را به مقصد می رساند. شروع ذهنی از پایان می گوید که آنچه می خواهید بدان برسید را تجسم کنید.
آینده تا به امروز ما را به مقصد راهنمایی می کند، چیزی که با کمک نتیجه نهایی ایده ال به آن معنا می بخشیم با تمام مزایا و ویژگی ها، مثبت و بدون هرگونه عیب یا ضرری همان چیزی است که استفان کاوی در تشریح عادت دوم در کتاب خود بیان داشته است. ذهنا از پایان آغاز کنید یعنی به روشنی مقصدتان را بدانید. تا بدانید که می خواهید به کجا برسید.
ولی برای اقدام کردن حتماً اولویت بندی داشته باشید.
عادت چهارم: برنده – برنده اندیشیدن
از منظر یک عادت فردی مرتبط با دیگران،
مردمان موثر، تفکر برنده – برنده دارند؛ همان طور که این تئوری به ما کمک می کند تا به وسیله روش های نظام یافته به راه حل برنده – برنده دست یابیم. دو چیزی که بسیار به یکدیگر نزدیک و متصل هستند.
عادت 5: اول فهمیدن و سپس فهماندن
اول در پی فهمیدن باشید، سپس سعی کنید بفهمانید. این کار به نظر ساده می نماید اما در عمل دشوار است.
عادت پنجم می گوید که پیش از توجه به دیدگاه خودمان، به موضوع از دید دیگران نیز بنگریم.
در کتاب استفان کاوی، عادت ششم به کارگیری توام پنج عادت پیشین است. بنابراین، این عادت به تنهایی شامل تمام اجزای آنها نیز می شود.
عادت ششم مردمان موثر :
همیشه در پی همافزایی باشیم نقاط قوت و ضعف خودمان را بشناسیم و اونهارو تقویت کنیم .
عادت هفتم مردمان موثر :
اره ی خودمان را تیز کنیم و مدام در حال نوسازی و به سازی خودمون باشیم.
این ها هفت عادت مردمان موثر بود که از دیدگاه آقای استفان کاوی جزء عادات مردمان مؤثره ولی ما تصمیم داریم هفت عادت مردمان غیر مؤثر رو بررسی کنیم چرا؟
چون آنچه که ما در زندگیمان به دست میاوریم حاصل عادات کوچکی هست که به صورت روزانه داریم آنها را تکرار میکنیم.
پیشنهاد می شود بهترین کتاب های موفقیت را بخوانید.
عادت اول گم شدن :
خیلی اوقات ما در زندگی هامون گم میشویم و دقیقا نمیدونیم داریم کجا میرویم و یا این که کجا باید بریم؟ و خیلی اوقات در بسیاری از زندگی های ما این جور اتفاقات خیلی برامون پیش اومده و درگیر یه سری کارهای روتین روزمره میشویم و اصلا نمیدونیم کجا باید بریم و کجا هستیم.
حتی الان من یه مثل خیلی ساده بخوام براتون بزنم در نظر بگیرید یک نفر میاد زیر پست من یه کامنتی رو مینویسه که در اون صحبتش بر اینه اصلا چرا داری این صحبت هارو میکنی و یک فیدبک منفی رو داره به من میده، از این که من کی هستم و من قراره کی باشم نوع پاسخ دهی من متفاوت میشه.